سلام بر آن پیشاهنگ جهاد و شهادت در زمان ما
سید حامد ترابی/ شاید آن روزی که یک طلبه وسط بازار یا حیاط حوزه علمیه چهارپایه زیر پایش می گذاشت و از حکومت اسلامی دم می زد و به طاغوت اعتراض می کرد همه طلابی که او را می دیدند به دید حقارت نگاهش می کردند! در حوزه هایی که احکام طهارت و نجاست حرف اول را می زند و تقیه همه دین شده است، چه معنی دارد که یک طلبه اینچنین رفتار کند؟ پس کی به تهذیب اخلاق اش می رسد؟! اصلاً چه معنی دارد که یک طلبه به جای بیان دائمی احکام وضو از ایران به مصر برود . با سنی ها وحدت کند؟ یاللعجب! اگر همین الآن هم یک آخوند و ملا دم از وحدت شیعه و سنی بزند خیلی از هیئتی ها تکفیرش می کنند!
آقا به درست برس، به بحثت برس، اصلا به روحانی و طلبه چه ربطی دارد که اسرائیل ارض و قبله مسلمین در فلسطین را به تاراج برده است! نمی دانم، ولی احتمالاً این حرف ها و هزاران حرف های بدتر از این را زعمای حوزه در آن زمان به او زده اند اما سید مجتبی خیلی گوشش به این حرف های پوچ و تسبیح شماری های بیخود علمای اهل تقیه بدهکار نبود و اتفاقاً همین هم ماندگار، مبارز و شهیدش کرد!
قبلاً هم از قول سیدشهیدان اهل قلم در همین بخش نقل کرده بودیم که شهادت را در مبارزه می دهند نه در جنگ، مجتبی اهل درد و دغدغه و مبارزه بود، این دغدغه گاهی خودش را در در تلاش برای ملی شدن صنعت نفت و ترور حسین علا و احمد کسروی در ایران نشان می داد و گاهی در عبور از سیم خاردارهای کشیده شده توسط رژیم صهیونیستی در فلسطین و گاهی در حوزه علمیه و بین عابدان و زاهدان قم و گاهی هم در انداختن اولین جوانه های انقلابی گری در دل رهبر بزرگی همچون سیدعلی خامنه ای (حفظه ا..) نمایان می شد.
سید مجتبی نواب صفوی در سال 1303 در خانی آباد تهران به دنیا آمد، هیچگاه بدون مبارزه نماند در دوره ای که در دبیرستان آلمانی ها مکانیک می خواند تظاهراتی علیه کشف حجاب به راه انداخت، در سال 1322 به استخدام شرکت نفت درآمد اما آنجا هم برای کارگران و علیه انگلیسی ها که حاکم آن روز ایران بودند سخنرانی کرد و تحت تعقیب قرار گرفت و مجبور شد به نجف فرار کند. آنجا شروع به خواندن تحصیلات دینی کرد .اما این همه فعالیت هایش نبود؛ او برای مبارزه با استعمار و استکبار می جنگید، تمام دغدغه اش حکومت اسلامی بود، به مصر می رفت با مسلمین برای مبارزه با صهیونیست ها متحد می شد و خلاصه آرام نشد.
با کمک دوستان اش فدائیان اسلام را به راه انداخت و علیه رژیم پهلوی مبارزه کرد و بالاخره به عنوان یکی از پیشگامان جهاد و شهادت در سال 1334 اعدام شد و به شهادت رسید. آیت اله خامنه ای در بیان خاطره ای از نواب صفوی فرموده اند: «من شاید پانزده یا شانزده سالم بود که شهید "نواب صفوی" به مشهد آمد. ایشان برای من، خیلی جاذبه داشت و به کلی مرا مجذوب خودش کرد. هر کسی هم که آن وقت در حدود سنین ما بود، مجذوب نواب صفوی می شد؛ از بس این آدم، پرشور و بااخلاص، پر از صدق و صفا و ضمناً شجاع و صریح و گویا بود. من می توانم بگویم که آن جا به طور جدّی به مسائل مبارزاتی و به آنچه که به آن مبارزه سیاسی می گوییم، علاقه مند شدم. و همین روحیات بود که او را به شهادت رساند.» چنانکه رهبر معظم انقلاب این چنین بر او سلام داد و فرمود: سلام بر آن پیشاهنگ جهاد و شهادت در زمان ما.