آیا مجلس بر سر عزت هم معامله و لابی می کند؟!
(نگاهی گذارا بر متن جمعبندی مذاکرات و سرنوشت آن در ایران)
سید حامد ترابی: بالاخره آنچه عدهای برای رسیدنش تمام قد تلاش میکردند حاصل شد، «برجام» اکنون به طور کامل جمع بندی و به سندی جامع تبدیل شده که آیندگان به راحتی در مورد آن قضاوت میکنند. آنها قطعا خواهند گفت که با توجه به این سند آیا ایران برنامه هستهای خود را پیش برده یا اینکه برنامه هستهای و پیشرفت خود را در اختیار و منوط به نظر آمریکا و یارانش قرار داده است.
از قدیم در این کشور مثالی رایج بود که میگفت "خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج"؛ برجام مقصدی است که مسیر آن ژنو و لوزان بودند، اگر بستر رودخانهای به جای پشت سد به شهر هدایت شود هرچقدر هم که این رودخانه خروشان باشد حاصل اش جز سیل نیست و متاسفانه غیرت و همیت تیم مذاکرهکننده در بستر ژنو و لوزانی قرار گرفت که در آنها علاوه بر امتیازات بسیار واگذار شده، عملاً برنامه هسته ای ایران و سرنوشت همه چیز حتی تحریمها به طرف مقابل واگذار شد که باعث میشود آنها در طول مذاکرات همیشه دست بالا را داشته باشند.
البته گزارش ندادن تیم مذاکره کننده به مردم و عدم آگاهسازی آنان از جزئیات و حتی طفره رفتن از تکذیب رسمی گفتههای آمریکاییها نیز طرف مقابل را مجاب کرده بود که راحتتر سرانجام را به برجام بکشاند.
نگاهی به متن جمعبندی مذاکرات ما را به این مهم رهنمون میشود که نه تنها «خط قرمزها» رعایت نشده است، بلکه در جاهایی چنان امتیازات سنگینی برای طرف مقابل در نظر گرفته شده که باعث واگذار شدن امور کشور مستقلی چون ایران به 6 کشور و شورای امنیت شده است. که اگر بخواهیم برخی از آنها را نام ببریم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- شاید شنیده باشید که مثلا در دورهای ایران به آژانس اطلاع و اختیار داده تا بیاید از مراکزی-حتی شاید مراکز نظامی- بازدید کند تا شفافیت برنامه اتمی ایران روشن و مشکل حل شود اما چرا آژانس به این امور قانع نشده است؟ آنچه در متن جمعبندی مذاکرات آمده است دلیل این موضوع را به خوبی روشن میکند چرا که در این متن تنها یک بازرسی عادی گنجانده نشده است بلکه بازرسیهای سازماندهی شدهای در نظر گرفته شده که اساس مواجه ایران و 6 کشور است. چنان که بر اساس بندهای 74تا 79پیوست یک این متن عملاً و حداقل در طول ده سال همه جای ایران میتواند زیر چکمههای بازرسانی باشد که عامل شهادت جوانان و دانشمندان این کشور بودهاند و آنها میتوانند به بهانه و برای «راستیآزمایی» که اساس برجام است به هرجای ایران دسترسی پیدا کنند و اگر ایران نپذیرفت در نهایت و پس از طی مراحلی کار به رای 5 عضو از8 عضو کمیسیون مشترک ایران، کشورهای 5+1 و اتحادیه اروپا میافتد که هم اکنون میتوان حدس زد نتیجه چیست و این خود یعنی واگذاری کشور به این قدرتها که نتیجهاش دو حالت دارد یا ایران بازرسیها را میپذیرد که این به معنای تقدیم کردن کشور به کسانی است که آرزوی نابودی و جنگ با ایران را دارند و یا اینکه با بازگشت خودکار تحریمها همه برجام و توافق از اساس باطل می شود!
- یا اینکه اگر یکی از کشورهای مقابل به هر دلیل صحیح یا غلط مدعی نقض توافق یا عدم اجرای تعهدات ایران شد و حتی با نظر و ادله دیگر کشورها نیز راضی نشد یا نخواست که راضی شود پس از یک فرآیند سی روزه کار به شورای امنیت می کشد و آن کشور اگر جز 5 کشور مقابل ایران در شورای امنیت باشد به راحتی میتواند با یک رای و استفاده از حق وتو همه تحریمها را مجددا برگرداند و ما میمانیم و قلب راکتور اراکی که تنها چند ماه قبل از کامل شدن٬ تخریباش کردهایم ،سانتریفیوژهایی که با هزینه بسیار جمعآوری کردهایم که در جمعآوری نیز بنا به نظر کارشناسان 30 درصد آن تخریب میشود و صنعتی که تعطیل کردهایم و تحریمی که دوباره برگشته است.
-
جالب است بدانید اگر
ایران هم اعتراض کند باز کار به دست اعضای شورای امنیت میافتد و اگر ایران پس طی
مراحل ذکر شده بر عدم اجرای تعهدات طرف مقابل تاکید و اصرار کند تحریم ها می
توانند برگردند، بنابراین طرف مقابل هم می تواند نقض عهد کند هم تحریم ها را
برگرداند.
- به موارد بالا اضافه کنید منوط شدن کل توافق به نظر آژانسی که بارها بدون دلیل علیه ایران مدعی شده است، عدم لغو کلی بسیاری از تحریم ها تا 8 سال، محدودیت در تحقیق و توسعه توسط جوانان کشور و بسیاری دیگر از خطوط قرمز نقض شده.
اما اکنون این توافق در دست مجلس است. اگرچه هنگامی که جلسه سنای آمریکا که در آن جان کری و دو عضو دیگر کابینه اوباما ساعتها در مقابل مخالفان به پاسخگویی مینشیند را با جلسه وزیر خارجه کشورمان در مجلسِ آقای لاریجانی که در آن آقای ظریف یک طرفه به خطابهسرایی میپردازند مقایسه کنیم میتوان به بسیاری از موضوعات پی برد اما به نمایندگان ملت عرض میکنیم که آمریکا سال ها تلاش کرد به جهانیان بگوید هر تلاشی در دنیا باید زیر چتر آمریکا باشد برای همین پرونده هسته ای ایران صرفاً یک پرونده حقوقی برای آمریکا نبوده و برای ایران هم صرفاً یک علم و تکنولوژی برای رفع نیاز انرژی، درمان سرطانها، کشاورزی، آب و...نیست چرا که بارها دیده و شنیده ایم که آنها گفتهاند بعد از هستهای نوبت به موشکی،حمایت از مقاومت و حقوق بشر میرسد و از نگاه آمریکا کسی حق ندارد بدون جلب اعتمادش کار مستقلی انجام دهد و برای همین هم در این مذاکرات بر نظر خود اصرار ورزید و حق بازگشت خودکار تحریمها، بازرسی از هرجا و مکانی (که عملا حق تسلط بر کشور است) و بسیار دیگری از امتیازات را گرفت.
حال مجلس میخواهد با متن پیش روی خود چه کند؟ آیا با تصویب آن میتواند با روی برافراشته در مقابل خدا حاضر شود؟جالب است بدانید در میان تأسیسات ایران تنها تأسیساتی که کاملا فنآوری آن بومی است٬ راکتور اراک است و آمریکاییها که عادت دارند تلاشهای مستقل و بومی را نابود کنند تا کسی به خود اجازه ندهد خارج از چارچوب آمریکا حرکت کند تمام قد ایستادند تا در توافق قید شود قلب رآکتور اراک که همان قلب هزاران استعداد غیرتمند ایرانی است تخریب شود، آیا مجلس آقای لاریجانی نیز میخواهد با غیرت جوان ایرانی چنین کند؟ و حال که طرف مقابل چیزی خواسته که با غیرت جور در نیامده، آیا آقای لاریجانی و مجلساش با غیرت هم معامله و لابی می کنند؟
الله اعلم.