به مسئولین نظام، با مسئولیت امام 3
توجه به ملت را حفظ کنید. خودتان را خدمتگزار بدانید به بندگان خدا، بزرگی نفروشید به این مردم، این مردم بزرگ اند، بنده خدا هستند، به اینها بزرگی نفروشید، عُلو براینها نکنید. خداوند دار آخرت را برای کسانی قرار داده است که به مردم نه علوی کنند نه فساد بکنند، اصلا اراده علو نمی کنند...
ما امروز می خواهیم همه ملت را وارد در دولت کنیم، جدا نباشد، همه باهم اعانت کنند، معاون هم باشند نه اینکه یک اجنبی باشد که مردم از آن بترسند، او را نگاه کنند نتوانند با او حرف بزنند. ما یک کسی را می خواهیم که (البته نمی شود، اینکه من می گویم می خواهیم، شبیه است آن هم نه شبیه نزدیک،شبیه بسیار دور) مثل حضرت علی، سلام الله علیه، باشد که زمان سلطنتش( استغفرالله که سلطنت می گویم) امارت او، امارت شرعیه اش خلافتش که آن قدر طول و عرض داشت،حجاز ومصر وعراق وایران، و همه اینها را داشت، آن وقت پا شد، رفت ودلجویی کرد و بچه هایش را چه کرد، بعد کاری می کند که این بچه کوچکها بخندند. یک کاری که آدم های متعارف عادی نمی توانند، یک ماوراء الطبیعت این کار می تواند بکند. یک صدایی در می آورد که این بچه ها می خندند، می گوید اینها داشتند گریه می کردند می خواستم با خنده اینها از خانه بیرون بیایم.
ما یک همچو آدمی می خواهیم، نه یک کسی که از سایه اش بترسیم. ما یک حاکمی می خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست، بیایند دور او بنشینند صحبت کنند، با او حرف بزنند، اشکال ندارد اشکالشان را بگویند. هرکس حاجتی دارد به او بگوید، وقت داشته باشد با او صحبت بکند، وارد بشود بین مردم، نه او از مردم وحشت کند، نه مردم از او وحشت بکنند، این باید دستور باشد برای همه حکومت ها وملتها.
ما دعوی شیعه گری را می کنیم، ادعا هست که ما شیعه وتابع هستیم، درمقام امتحان باز شیعه هستیم؟ تبع هستیم آنطوری که او هست؟ به اندازه ای که وسعت وجودی ما هست تبعیت می کنیم؟ با دوستانمان،با رفقایمان، با همکیشانمان، با بشر آنطور رفتار می کنیم؟ آن شخصی بود که وقتی یک خلخال را از پای یک ذمیه یا یهودی یا نصارا بوده است، بیرون آورده بودند اشرار، قریب به این معنا فرموده است که اگر انسان بمیرد برای این ننگی که واقع شده و این چیزی که واقع شده است، خیلی بعید نیست.
ما هم مدعی هستیم که شیعه هستیم، روسا ودولتمردان بیدار بشوند؛ در جمهوری اسلامی، زمامداران مردم نمی توانند با سوء استفاده از مقام، ثروت اندوزی کنند و یا در زندگی روزانه امتیازی برای خود قایل شوند، باید ضوابط اسلامی را در جامعه و در همه سطوح بدقت رعایت کنند. دشمنانتان می خواهند که جیبهایشان پر بشود واسلام جیب پر کن نیست، اسلام با ضعفاست.اسلام آن است که امیرش می فرماید که من می ترسم در آن طرف مملکت یک کسی گرسنه باشد، شاید آنجاها چیزی نداشته باشد بخورد من باید زندگیم این باشد، خودم دلم آرام نباشد که اگر آنجا گرسنه است من هم اینجا گرسنه ام. اسلام این است، البته خودش (حضرت امیر) می فرماید شما قدرت ندارید و صحیح می فرماید، ماها قدرت نداریم مثل او باشیم. اما اینقدر قدرت داریم که جیبهایمان را دیگر پر نکنیم. این را که قدرت داریم که از مال فقرا از مال این ضعفا جیبمان را پر نکنیم.
نشریه شماره 3