شیخ، شبنم، اتاق. . .
پس از روی کار آمدن دولت دیپلمات ها در بهار 92 پاییز تولید ملی رخ نمایان کرد. پاییزی که البته نباید همه زردی اش را در بهار 92 جست لکن بخش عظیمی از این برگ ریزان و فسردگی اقتصادی ریشه در برگ های رأیی دارد که به نام جناب حقوق دان در صندوق ها ریخته شد.
از سکان داری شیخ دیپلمات بیش از سه سال می گذرد و در طول این سه و اندی سال، روزی نبوده است که خبر کله پا شدن یک کارخانه یا کارگاه تولیدی یا اخراج و بیکار شدن کارگرانش توی ذوقمان نزند. به لطف واردات فله ای و قاچاق، روز به روز چرخ تولیدات داخلی زنگ زده تر و فرسوده تر می شود و حضرات هم به جای گریس کاری این زبان بسته هر روز چوبی نو لای آن می گذارند. نمونه اش هم حذف طرح شبنم؛ طرحی که در دولت قبل (که از دید نودولتی ها عامل تمام بدبختی های موجود در کهکشان راه شیری است) به بار نشست تا از طریق شفافیت اطلاعات و شناسنامه دار کردن کالاها جلوی واردات کیلویی و بی در و پیکر و قاچاق را بگیرد. گرچه شبنم بیچاره نواقصکی داشت ولی حداقل کاری که کرد این بود که جلوی بخور بخورهای برخی ها را که از سفره چرب واردات بی رویه اطعام می شدند گرفت و باعث شد چرخ تولید ملی چرخکی بزند؛ اما متاسفانه این برخی های عزیز نتوانستند وجودش را تحمل کنند و با هزار ترفند آنقدر زدند توی سر شبنم بی پدر و مادر که نهایتا جناب وزیرالسلطان صنعت عذر این زبان بسته را خواست و از صحنه روزگار محوش کرد.
از این زمان بود که بساط گردو شکستن با دم برای دو گروه محیا شد، یکی قاچاقچیان محترم که دیگر شبنمی نبود که موی دماغ شریفشان بشود و دیگری وارد کنندگان فله ای نان به نرخ روز خور عزیز که برایشان فرقی نمی کند کالایی که وارد می کنند همتای داخلی دارد یا نه و فقط به فکر قلمبه تر شدن جیب مبارک هستند. بخشی از این عزیزان گروه دوم یک دور همی هفتگی دارند به نام اتاق بازرگانی؛ اتاقی که به برکت توجهات رئیس جمهور محترم، روز به روز فربه تر و از طرفی مطرح تر می شود و روزی نیست که اخبار ساعت 14 گزارش یا خبری از این اتاق مخابره ننماید. البته از قرار معلوم اسم اصلی این اتاق، پسوند صنعت، معدن و کشاورزی را هم با خود دارد ولی آنقدر بازرگانان (واردکنندگان) محترم با این اتاق انس گرفته اند که مصلحت نمی دانند اغیار دور و ورش آفتابی شود. این اتاق که اعضایش اصولا سلطان واردات و صادرات یک کالا هستند (مثلا سلطان شکر یا سلطان پسته) یکی از جاهایی هست که با دولت حضرت شیخ روابط گرمابه و گلستان مآبانه دارد؛ به طور مثال رئیس اتاق بازرگانی در همه سفرهای خارجی وردست جناب روحانی است و یا مثلا اعضای این اتاق در بیش از 90 ارگان تصمیم گیر کشور شرف حضور دارند.
مخلص کلام این که در حال حاضر نصف بدبختی کشور و پنچری چرخ تولید داخل و بیکاری جوانان از گور امثال این اتاق های محترم بلند می شود که شبنمی بالای سرشان نیست که مچشان را بگیرد تا بیشتر از جیبشان نیاندوزند.