چالش های طرح پزشک خانواده برای پزشکان
دکتر مهدی ظهیری/ پزشک خانواده شهری/شهرستان اقلید فارس
با گذشت بیش از 3 سال از شروع برنامه پزشک خانواده شهری در استان فارس اکنون میتوان این برنامه را از منظری دقیق تر مورد ارزیابی قرار داد. آنچه در این نوشتار بدان پرداخته میشود شاید بسیاری از مسئولین مربوطه از آن مطلع و برعکس، اکثرمردم از آن بی خبر باشند. مشکلاتی که ستونهای اصلی این برنامه یعنی پزشکان خانواده شهری بویژه پزشکانی که در سیستم دولتی کار میکنند هر روز با آن مواجهند.
از ابتدای برنامه قرار بود که؛ هشتاد درصد ازمبلغ قرارداد در آخر هر ماه و بیست درصد باقیمانده هرسه ماه پس ازپایش عملکرد پرداخت شود. وعده ای که عملی نشد و تاخیر پرداخت توسط بیمه ها مشکلات مالی فراوانی برای پزشکان بوجود آورد درحالی که بسیاری از مردم اطلاع ندارند که پزشک خانواده ای که بارها به او مراجعه کرده اند و او با صبر وحوصله به حرفها ودردو دلهای آنها گوش کرده استودرمانگر اوست؛ خود درگیر مشکلاتی از جمله مشکل مالی است اما تعهد کاری و وجدانانسانی باعث ادامه خدمت خالصانه اش شده است.
متاسفانه در دیدگاه مسئولان؛ یک اصل کمتر مورد توجه قرار گرفته است وآن این است کهاگر میخواهیم به گیرنده خدمت که مردم شریف این مرز وبوم هستند؛ خدماتی در خورشان ارائه دهیم باید نیم نگاهی نیز به ارائه دهنده خدمت یعنی کادر درمانی بخصوص پزشکان خانواده داشته باشیم. آیا پزشکی که بواسطه تاخیر در پرداختها درگیر مشکلات مالی میباشد، این مساله باعث کاهش انگیزه او نمیشود؟ پزشکان خانواده شاغل در بخش دولتی از این حیث مظلومترند چراکه نسبت به بخش خصوصی پرداخت آنها با تاخیر بیشتری صورت گرفته و سال گذشته تا اواسط اسفندماه،حدود شش ماه از بیمه ها طلبکارند و بواسطه تعدادکمتر آنها، صدایشان کمتر به گوش میرسد و کسی هم از دانشگاه حال آنها را نمی پرسد.
عدم فرهنگ سازی لازم قبل از شروع برنامه مذکور باعث شده هنوز برخی از مراجعین فلسفه این برنامه را ندانند و با بروز هر نوع بیماری،پزشک خانواده خود را جهت گرفتن فرم ارجاع تحت فشار بگذارند. در حالی که پزشک خانواده با آموزشهای دوران دانشجویی و سپس تجارب حرفه ای بعدی، درصد بالایی از بیماریها را بدون ارجاع به متخصص میتواند درمان و مدیریت نماید. این وظیفه رسانه ها بویژه صدا وسیما و بقیه رسانه های جمعیست که برنامه های مستمری در این رابطه داشته باشند و نهایتا اینکه اگر فردی علیرغم تمام تدابیر نخواهد به نظر پزشک خانواده اش از باب ندادن ویا دادن برگه ارجاع تن دهد، باید حداقل مدتی از خدمات پزشک خانواده محروم شود. به هر حال یکی ازمشکلات عمده پزشکان خانواده در حال حاضر تنش های ناشی از سیستم ارجاع فعلی است که به مرور فرسودگی روحی روانی و نهایتا جسمی را بدنبال دارد و شایسته است در اولویت کاری مسئولان دانشگاه و وزارتخانه جهت اصلاح روند فعلی قرارگیرد.
مساله بعدی که حایز اهمیت فراوان میباشد،این است که؛ دربرنامه پزشک خانواده قرار است تقدم و ارجحیت مساله پیشگیری نسبت به درمان به عینیت برسد. تشکیل پرونده بهداشت وسلامت جهت گروههای سنی مختلف، برای تحقق این امر پیش بینی شده است. یقینابرای نتیجه ایده ال وقابل قبول باید یک استاندارد کاری برای پزشک مشخص شود یعنی تعداد مشخص و استانداردی در روز ویزیت شوند و بقیه وقت پزشک صرف آموزش، بررسی پرونده های سلامت، غربالگری بیماریهای غیر واگیر و...گردد و گرنه در غیر اینصورت اگر اصل فقط ویزیت مراجعین باشد دیگر وقت وانرژی برای کارهای فوقباقی نمیماند و برنامه از اهداف سلامت محور خود دور میشود.
در پایان بایدگفت؛در این نوشتار به همه مطالب پرداخته نشده است. پزشکان خانواده استان فارس بعنوان استان پیشرو در اجرای برنامه پزشک خانواده، به جمعیت تحت پوشش خود به دید اعضا خانواده خود مینگرند و مایلند بهترین خدمات در حوزه سلامت به آنان ارائه گردد. بدیهی است علیرغم تمام مشکلاتی که پزشکان خانواده با آن مواجهند؛ تعهد کاری و مسئولیت پذیری انسانی آنان باعث میشود کیفیت کاری خود را فدای مسایل دیگر نکنند ولی از مسئولان امر انتظار دارند حقوق مادی ومعنوی آنها را پاس بدارند وبه خواسته های آنها که منطقی هم میباشد پاسخ در خور بدهند.