"وانتصروا" یعنی شاعر روحیه ظلمستیزی داشته باشد
مینا کمالی/ رضا طبیبزاده شاعر جوانی است که هم شعر آیینی دارد و هم عاشقانه و اجتماعی و معتقد است همه این موضوعات می تواند آیینی باشد . این شاعر شیرازی هنوز مجموعه شعری چاپ نکرده و اصراری هم به این کار ندارد اما در فضای مجازی اشعارش را منتشر می کند . او که مسؤلیت کانون های ادبی کتابخانه های استان ، کارشناس شعر حوزه هنری استان و دبیری چندین جشنواره ادبی و هنری از جمله جشنواره ملی حضرت شاهچراغ(ع) را در کارنامه خود دارد، کارشناس جامعه شناسی است و در حال حاضر مشغول تحصیل علوم دینی است .
صدای مردم : با سلام . تعریف شما از شعر آیینی چیست ؟
قرآن شاعران را مذمت می کند و میگوید : انسانهای گمراه از آن ها پیروی میکنند و در هر وادی سرگردان اند و به آنچه می گویند عمل نمی کنند به جز آن هایی که ایمان آورده و عمل صالح انجام می دهند و ذکر کثیر دارند و در برابر ظلم یاری می طلبند. این تعریف قرآن از شاعر مومن است. نمی شود شعر "آیینی" و "اجتماعی" را از هم جدا کرد چون انتصار در برابر ظلم که مورد تاکید قرآن است ناظر بر شعر اجتماعی است. و از طرف دیگر اگر ما می گوییم "شعر آیینی" و اگر منظورمان از آیین دین اسلام است و اگر مدعی هستیم اسلام در تمام ساحات زندگی انسان ها حرف برای گفتن دارد پس ما در هر ساحتی از زندگی سخن بگوییم می تواند آیینی باشد . در نتیجه شعر عاشقانه یا اجتماعی می تواند آیینی باشد یا نباشد . و گاهی شعر برای اهل بیت هم می تواند آیینی نباشد مثل شعری که با تحریف است و تاثیر عکس می گذارد.
متاسفانه در عرف ما شعر آیینی محدود شده به مدح و مرثیه اهل بیت، که این بخشی از شعر آیینی است و بخشها و ساحتهای دیگری هم وجود دارد . البته آیینی بودن شعر را بنده در "جهانبینی" شاعر می بینم نه در "موضوع" شعر . همه موضوعات قابلیت ورود دارند همان طور که دین ورود کرده است. حالا می تواند با یک جهانبینی الهی باشد یا جهانبینی غیر الهی. در باقی حوزه ها یعنی خارج از هنر و ادبیات هم نظرم بر همین است. وقتی می گوییم "علوم انسانی" یا "جامعه شناسی اسلامی" یعنی چی؟ یعنی ورود دین به ساحتهایی که در عرف ما ورودی نداشته تا الان و معتقدیم باید ورود کند . پس آن چیزی که شعر را به شعر آیینی تبدیل می کند جهانبینی شاعر است. همان طور که از حافظ به عنوان "عارفبالله" یاد می کنیم که شعرهایش تفسیر قرآن است در حالیکه ظاهر کلام حافظ هیچ ربطی به موضوعات دینی ندارد و اتفاقا معروف است که حافظ تنها شاعر در تاریخ ادبیات است که مشخصا هیچ شعری برای اهل بیت ندارد و تنها گاهی اشاراتی دارد که همان هم قابل تاویل است . اما در گفتمان غالب جامعه ما حافظ یک شاعر آیینی است .
صدای مردم : چرا بیشتر شعرهای شما عاشقانه و اجتماعی است؟
شعر باید بجوشد و به نظر من بستگی به پیشزمینه ذهنی و فکری شاعر دارد و دغدغه های من در این فضا بیشتر است و البته باز معتقدم اصالت شعر به "تغزل" است. یعنی زمانی شعر ، شعر است که در آن تغزل باشد . شهید آوینی در کتاب "فردای دیگر" همه شعر را تغزل می داند و اصلا غیر تغزل را شعر نمی داند . غیر تغزل با این نگاه در واقع "نظم" است . یک سری مفاهیم را در قالب های منظوم آوردهایم که با مجموعهای زیور آلات ادبی آمیخته اش می کنیم. بن مایه و روح شعر به تغزل است که تجلی اش در شعر عاشقانه است و تغزل به معنای همان جنون عاشقانه است . به قول شهید آوینی با ارجاع به تفسیر امام خمینی ، خداوند انسان را به جنون ستوده است: "انه کان ظلوما جهولا " . امام این عبارت " ظلوما جهولا " را تفسیر میکند به نهایت جنون عاشقانه که با نگاه عارفانه و شاعرانه، عنصر ذاتی انسان است و اصلا بنمایه انسانیت انسان است و هنر هم قرار است برای تعالی روح انسان باشد. به همین دلیل بنده برای شعر عاشقانه ارزش و اعتبار بالایی قائلم . حالا این تغزل می تواند با فضاهای دیگر ترکیب شود . و آیات قرآن هم دلیل اجتماعی بودن شعرهایم است که این دو با هم ممزوج می شود . که بعد از انقلاب ترکیب فضای عاشقانه با فضای اجتماعی زیاد شد .
صدای مردم : شعر اجتماعی و نگاه منتقدانه شعرا در بیان کاستیهای اجتماعی چقدر در روند پیشرفت و تکامل انقلاب می تواند موثر باشد و وظیفه شعرا در این زمینه چیست؟
انقلاب ما یک انقلاب اسلامی است یعنی یک انقلاب برای تحقق آرمان های دینی . چهار آیه آخر سوره شعرا که شاعران را مذمت می کند مگر زمانی که " الا الذین امنوا و عملوا الصالحات و ذکروالله کثیرا و انتصروا من بعد ما ظلموا " باشند . 1- ایمان 2- عمل صالح 3- ذکر کثیر 4- انتصار در برابر ظلم. دو مورد اول را برای همه مردم دارد اما "ذکر کثیر" را برای شعرا می آورد . ذکر کثیر تاثیرش احساس حضور دائمی است که این حضور دائمی چند جنبه دارد : 1- جهان بینی الهی ایجاد می کند 2- تکرار یک مطلب باعث ملکه شدن آن می شود و این ملکه شدن ارتباط زیادی با رسوخ به ناخود آگاه دارد . ذکر کثیر، ناخودآگاه شاعر را خدایی می کند و شعر هم از ناخود آگاه شاعر می جوشد و دیگر هر آنچه صادر می شود خدایی است . "وانتصروا" یعنی شاعر روحیه ظلمستیزی داشته باشد و دیگران را هم به حرکت در بیاورد . و شعری که در راستای اهداف انقلاب بخواهد شکل بگیرد باید منطبق با آموزه های دین باشد و از طرف دیگر نگاه کنیم به آرمان های انقلاب، ما چقدر در مورد عدالتخواهی شعار دادیم؟ عدالتخواهی ملازم مقابله با ظلم است. ما انقلاب کردیم که به ظلم اعتراض کنیم و بر اساس آموزه های دینی مان ، جنبشهای آزادیخواه و عدالتخواه جهان را در دفاع از مظلوم همراهی کنیم .
صدای مردم : با توجه به اینکه بیان کردید که یکی از اهداف انقلاب ظلم ستیزی بوده ، شما در شعرهایتان علاوه بر مد نظر قرار دادن نابرابریهای جامعه خودمان، چقدر به مسائل منطقه و بین الملل توجه دارید ؟
بنده به شعرهای مصداقی معتقد نیستم . به دلیل ماهیت شعر با جزئی شدن موضوع شعر موافق نیستم. ریز کردن موضوعات، برای شعر آسیب های فنی به بار میآورد زیرا در این صورت یک موضوع می رود در یک قالب ، که این چهارچوب هنری است اما محتوا هنری نیست. زمانی درون مایه هنری است که اتفاقی که می افتد در شاعر تاثیر بگذارد و در او نهادینه شود و از فیلتر شاعرانگی شاعر بگذرد و تاویل شاعر از وقایع باشد . شهید آوینی می فرماید : " شاعر نبی نیست و بر او نیست که طریق رفتن را تعلیم دهد . شاعر به ترک عادت می خواند و عالم خلاف عادات هم عالم وهم است و هم عالم عشق " . کار شاعر خرق عادت است و فراتر رفتن از قالب های معمول. و اینجاست که با مستند نگاری تعارض پیدا می کند. برای ایستادگی و مقاومت در مقابل استکبار جهانی نیاز است مردم را از دام عادات بیرون بکشیم و احساسات را به قلیان در بیاوریم تا فقط یک تلنگر به روح مخاطب بزند و به او کد بدهد برای مطالعه بیشتر در مورد وقایع.
صدای مردم : دید اجتماعی شعرا چقدر می تواند جریان ساز و تاثیرگذار باشد ؟
شعر هم تاثیر پذیر بوده از وقایع اجتماعی و هم هم تاثیر گذار روی پدیده های اجتماعی . باید نحوه کارکرد شعر را بشناسیم . شعر یک رسانه است ما رسانه های مختلفی داریم که هر کدام به یک شکل عمل می کنند و یک بخشی از تاثیر گذاری کلی را انجام می دهند . شعر به تنهایی قادر نیست کل جامعه را تغییر بدهد بلکه در کنار رسانه های دیگر تاثیر گذاری اش را دارد . ما در طول تاریخ ما اثر گذاری های عجیبی از شعر دیدیم مثلا شعر بوی جوی مولیان رودکی سیاست کلان کشور را تغییر و مسیر شاه را عوض می کند . یا در انقلاب اسلامی شعرا در قلیان احساسات مردم تاثیر گذار بودند . مثال شعر زمستان اخوان .