اشرقت فرزند فلسطین
علی اصغر مرتضایی راد/ و اشرقت الارض بنور ربها...
آمدی تا نور خدا باشی در زمین خدا، پدرت تو را اشرقت نام نهاد گویا می دانست روزی خواهد رسید که نور شهادتت ریشه دژخیم روییده از تپه صهیون را خواهد خشکاند. شاید آن زمان که جمله " القدس عروس عروبتکم" را بر در و دیوار حک می کردی کسی از امواج خروشان نوری که از اعماق دلت زبانه می کشید خبر نداشت. آخر دخترک نوجوان را چه به جهاد و آرمان خواهی؟!
اما اشرقت؛ تو به پیروی از مقتدایت نصرالله روانه میدان نبرد شدی و مانند نسیبه قهرمان احد و منجی جان رسول الله، یک تنه و با دست خالی به نبرد با بت پرستان و مشرکان زمانه ات برخاستی.
"بارک الله یا نسیبه الفلسطین"
اشرقت؛ چنان مردانه در رزمگاه حواره تاختی و با چاقویت چنان بر قلب غاصبین قدس نواختی که حتی بوق های رسانه ای صهیون نیز نتوانستند شجاعت و مردانگی تو را منکر شوند آنگاه که اقرار کردند "اشرقت، دیوانه فلسطین است؛ هیچ چیز مانع اشرقت نشد، نه زیر ماشین گرفته شدن، نه گلوله اول، نه گلوله دوم، نه گلوله سوم و گلوله چهارم که سرانجام کشته شد".
اما اشرقت؛ حتی گلوله چهارم نیز مانع تو نشد؛ این گمان فاسقان بود که به خیال واهی خود نور تو را با گلوله سربی خاموش کرده اند؛ آری کافران معاصر می خواستند نور خدا را با دهان هایشان خاموش کنند غافل از اینکه نور خدا جاودان است "یریدون ان یطفئوا نور الله بافواههم الا ان یتم نوره و لو کره الکافرون"
اشرقت؛ تو نور جاودان خدا بودی که بر قلب انتفاضه سوم تابیدی و مژده صبح ظفر را در گوش مجاهدان سرزمین زیتون نجوا کردی. ای نسیبه قرن، بی گمان اگر رسول الله صحنه هماورد و جانفشانی تو را می دید همانگونه که در شان نسبیه فرمود "بارک الله یا نسبیه" تو را نیز چنین خطاب می کرد. گرچه رسول الله نبود تا فخر وجود شیرزنی چون تو را با جان و دل بخرد اما فرزند پاک و مجاهدش، آن سید عزیز، نصراالله تو را همچون فرزند شهیدش هادی دانست و در وصف تو گفت: " این دختر جوان در سطح بالایی از هوشیاری، عزم استوار، فهم عمیق و صحیح شرایط زمانه، تشخیص اولویت ها و شناخت صحیح دوست و دشمن بسر می برد، او الگوی بسیاری از دختران و پسران فلسطینی است که دل هایشان از عشق به آزادی سرشار است."
اشرقت؛ وصیتت نیز رنگ بوی مبارزه داشت آنگاه که رو به پدرت گفتی: "پدرم، هنگامی که من شهید شدم، اعضایم را هدیه کن (برای بیماران)، اگر اشغالگران، پیکرم را ندادند شروطشان را نپذیر، هرگز گریه نکن، من دختر فلسطین هستم." باشد دختر فلسطین پدر گریه نمی کند؛ پدران و مادران و فرزندان قدس هم گریه نمی کنند؛ اما بغض اشک آلودشان را در سینه هایشان نگه می دارند تا روزی که انتقام خون تو و همه ی فرزندان سرزمین زیتون را از غاصبان قدس شریف بگیرند و آن روز باذن الله روز تحقق نصرالله خواهد بود، نصری که منتهای آن تحقق آرمان آزادی قدس شریف است. ان شاالله...
پی نوشت: اشرقت طه قطنانی دختر 16 ساله فلسطینی بود که حدود یک ماه پیش در جنوب نابلس در نزدیکی یک پست بازرسی صهیونیست ها(پست بازرسی حواره) هنگام حمله با چاقو به صهیونیست ها، نخست توسط رئیس سابق شورای شهرک های صهیونیست نشین، در شمال کرانه باختری با خودرو زیر گرفته شد، سپس نظامیان صهیونیست به سمت وی تیراندازی کرده و او را به شهادت رساندند.