این میراث شوم، همچنان باقی است!
هادی مسعودی/ وضعیت بخش زمین و مسکن در شرایط کنونی؛
بعد از گذشت 36 سال از انقلاب اسلامی، در بخش مسکن دولت های مختلف، سیاست هایی برای حل معضل مسکن انتخاب و در این راستا نیز توفیقات بسیار خوبی نسبت به دوران قبل از انقلاب، در زمینه مسکن روستایی و مسکن محرومان، کنترل زاغه نشینی و افزایش عرضه مسکن، انجام شد ولی به طور کلی، علی رغم توفیقات در دیگر بخش های کشور، در این بخش به دلیل کم توجهی برخی مسئولین به اهداف انقلاب و فرمایشات امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و توجه به نسخه های غیر بومی، عملکرد مناسبی مطابق با "نیاز های کشور" و "اهداف انقلاب اسلامی در آغاز" نداشته است، به طوری که همچنان اصل مشکل مسکن و شرایط اسف باری که امام خمینی (ره) درباره وضعیت مسکن در پیام تاریخی شان ذکر فرمودند به قوت خود پا برجا است.
در شرایط کنونی نیز این میراث شوم برای ملت ما همچنان باقی مانده است... و مسئله مسکن یکی از مصیبتبارترین مشکلات اجتماعی مردم ما است و بسیاری از مردم در اسارت تهیه یک قطعه زمین و داشتن یک لانه هستند و چه بسا تمام عمرشان را زیر بار بانکها و سودجویان و غارتگران بهسر میبردند تا بتوانند پناهگاهی را برای خود و فرزندانشان دست و پا کنند.
به طوری که شاخص دسترسی به مسکن - که نشان دهنده مدت زمانی است که اگر یک خانوار، تمام درآمد خود را پس انداز کند می تواند صاحب مسکن ملکی شود- در کشورمان طبق آمار های داخلی 12 سال و طبق آمارهای خارجی 15 سال و در تهران به 21 سال رسیده است.
در شرایط فعلی بانک ها در حوزه زمین و مسکن به شدت وارد سوداگری و بنگاه داری شده اند و بجای آنکه از تولید در بخش های مختلف اقتصادی از جمله تولید و عرضه مسکن حمایت کنند، سپرده های مردم را به بخش های غیر مولد برده اند و خودشان تبدیل به یک بنگاه اقتصادی غیر مولد شده اند به طوری که مقام معظم رهبری در دیداری که با هیات دولت داشتند نیز بر خروج بانک ها از بنگاه داری تاکید بسیار جدی داشتند. بسیاری از مفسدین اقتصادی، بدهی های کلان خود را به بانک ها پس نمی دهند و بانک ها هم عزمی برگرفتن معوقات بانک ندارند، با این وجود، بسیاری از مردم کشورمان، تمام عمرشان را زیر بار بانکهاو غارتگران بهسر میبرند.
سودجویان و غارتگران در حوزه زمین و مسکن، حضور بسیار پر رنگی دارند و در شرایط کنونی، بخش زمین و مسکن، تبدیل به بهشت سوداگران شده است، بهشتی که بدون هیچ استرس و بدون دادن هیچ گونه مالیاتی، با خرید و فروش و احتکار خانه و زمین، ثروت های باد آورده بسیاری را نصیب سوداگران کرده است و بهشتی که سود های هنگفت دلالان را تضمین و وضعیت مسکن در کشور را به جهنمی برای مستضعفین تبدیل کرده است. به طوری که 70 درصد از تقاضای مسکن کشورمان، تقاضای غیر مصرفی و سرمایه ای است، یعنی تقاضایی خرید زمین و ملک با انگیزه استفاده کردن از آن نیست، بلکه انگیزه سود و دلالی است که یکی از دلائل اصلی افزایش قیمت زمین و مسکن در کشور است.
در شرایطی که قشر خاصی از مردم کشورمان، یک یا چندین خانه ی مجلل و اشرافی دارند ، قشر عظیمی از مستضعفان جامعه به کلی از داشتن خانه محروم هستند و چه بسا قسمت مهمی از درآمد ناچیزشان را بایستی برای اجاره آن بپردازند. به طوری که در شرایط کنونی، سهم بالای مسکن در سبد هزینه خانوار - سهم ۳۵ درصدی که این سهم در دهک های پایین جامعه حتی به بیش از 60 درصد می رسد - و همچنین بالا بودن میزان متوسط نرخ اجاره مسکن از متوسط درآمد خانوار در سال – که طبق نمودار ذیل: اجاره مسکن در کشور ما به حدی بالا است که با اجاره مسکن در شهر های بزرگ دنیا برابری می کند، در حالی که درآمد آنها چند برابر کشور ما است - باعث شده است، که بسیاری از مردم در وضعیت نا مطلوبی به سر ببرند و برای گذران زندگی از حقوق اولیه دیگر که هزینه بر هستند، مانند خوردن غذای سالم، داشتن تفریح بکاهند تا بتوانند اجاره خانه یا اقساط وام مسکن را بدهند.
نمودار بالا به خوبی نشان می دهد که به طور مثال اگر فردی در شهر مارسی یا ... شاغل شود، از همان اول می تواند خانه اجاره کند ولی در تهران متوسط اجاره از متوسط درآمد بالاتر بوده و فرد یا باید شغل دیگری داشته باشد یا طی چند سال اول اشتغال، توانایی پرداخت اجاره را نخواهد داشت.
هنوز دسترسی به مسکن و مسکن مناسب، به آرزوی تحقق نیافتنی بسیاری از مردم کشورمان تبدیل شده است و قطعا نظام اسلامی چنین ظلم و تبعیضی را تحمل نخواهد کرد و این از حداقل حقوق هر فرد است که باید مسکن داشته باشد، مشکل زمین باید حل شود و همه بندگان خدا باید از این موهبت الهی استفاده کنند، همهی محرومان باید خانه داشته باشند، هیچکس در هیچ گوشه مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر دولت اسلامی است که برای این مسئله مهم چارهای بیندیشد و بر همهی مردم است که در این مورد همکاری کنند.»