دیوان_ شعر9
شیخ النمر، سمیر،زکزاکی
دنیا پر از جنازه ی آیلار است
و این ستاره ی قطبی
در آسمان جرمانا
در شامات
شهید تازه ی ما سمیر قنطار است
و دب اکبر این شب ها
علامه باقر النمر است
و هفت برادران
در آسمان آفریقا
فرزندان شیخ زکزاکی هستند
دنیا پر است از بیداری
پر است از اربعین و قدس
و آن طرف
دنیای سلیته هاست
دنیای قطعنامه ها نطق و اینترپول
دنیای قرارهای پنهانی
به هر کجا که شکایت می بری
فاحشه ای نشسته است
با لهجه ی غلیظ امریکایی
حرف می زند شبیه اوباما
با هر نطقش
کمربندی منفجر می شود
که چاشنی اش وصل است به بشکه های نفت
توله های عبدالعزیز
وصل است به دشداشه ی شاه متان یاهوی
قطر
وصل است به نطق های تند نئوهیتلر
دیوانه ای شبیه آتاتورک
می بینی
به خاطر نبودن تو سمیر
صدها هزار گلوله و موشک ساختند
و کارخانه های مهمات
سه شیفت کار می کنند
این روزها
با پول مردمان هحجاز
و روی میز فردای پریزیدنت ها
چیزی جز نقشه ی قتل شیخ زکزاکی نیست
با این همه ستاره ی این شب ها تویی سمیر!
ماه شب چهارده دنیا تویی شیخ النمر!
شهاب ثاقب این شبها زکزاکی است
باید شمشیرهای بالستیک را
تیز تر کنیم
و یادمان باشد
بدون این دیپلمات های بی یقه ی ترسو
چرخ مردم ما می چرخد
و نان گران تر از این نخواهد شد
اما بدون قدس
بدون عاشقان سلیمانی
این انقلاب می شکند!
می ترسم از توافق پنهانی
از برجام و قطعنامه و ترکمان قهوه
می ترسم که قدس را به کیک زردی بفروشند
این گرسنه های سیاست
و من دنبال صالحان زمین می گردم
و خوب می دانم
که از یمن
یمانی دوران خروج خواهد کرد
و عنقریب
د کعبه اتفاق عجیبی می افتد!
12
دی ماه