اسراف همه جا اسراف است!
مائده تدینی:
سیزدهمین اجلاسیه پیرغلامان حسینی با حضور 150 فرهیخته کشور، 700 پیرغلام حسینی از 50 تا 70 کشور دنیا، رئیس هیئات مذهبی کشور، 150 نفر از استان فارس، 150 نفر اصحاب رسانه و قریب 800 میهمان و تمام رؤسای هیئتهای مذهبی شیراز از سیزدهم ماه جاری در فارس آغاز به کار میکند. در روز 13 مهر این اجلاسیه بههمت سپاه فجر فارس در شهرستان لارستان و در روزهای 14 تا 16 در شیراز برگزار میشود.
مظفر مختاری، رئیس شورای هیئات مذهبی فارس، اول شهریور در نشست هماهنگی سیزدهمین اجلاسیه بینالمللی پیرغلامان حسینی که در شیراز برگزار شد، برآورد ریالی این اجلاسیه را قریب به 2 میلیارد تومان عنوان کرد. همچنین شورای شهر شیراز مبلغ 200 میلیون تومان به برگزاری این اجلاسیه اختصاص داده است. اما در تماسی که اخیرا خبرنگار «صدای مردم» با این مسئول داشت، وی هزینههای احتمالی این اجلاسیه را یک میلیارد تومان اعلام و از پیگیریهای رسانههای محلی درباره مخارج این اجلاسیه به شدت انتقاد کرد! مختاری همچنین بیان کرد که هزینه این اجلاسیه که سال گذشته در اهواز برگزار شد، 6 میلیارد تومان بوده است و ما داریم این برنامه را با یک میلیارد تومان برگزار میکنیم!
گذشته از تفاوت اعداد اعلامی درباره هزینههای این اجلاسیه عظیم، شاید نیاز باشد که هیئتیها و مردم فارس نیز در جریان چنین اتفاق بزرگی باشند. اتفاقی که توانسته است اظهارات و استقبال نماینده ولیفقیه در استان، فرمانده سپاه فجر فارس، معاون سیاسی امنیتی استانداری فارس، تولیت حرم احمدی و محمدی شاهچراغ، مدیرکل ارشاد و فرهنگ اسلامی استان و... در پی داشته باشد و در عین حال مردم، کمترین اطلاعی از این اجلاسیه ندارند و نتوانسته است جای خودرا میان مردم باز کند.
با وجود اینکه این اجلاسیه در دوازده سال گذشته در شهرها و استانهای مختلف کشور برگزار میشد اما خروجی و جریان حاصله از چنین رویداد عظیم و پر هزینهای به مردم کشور و ما که در استان فارس هستیم، نمیرسید و در عمل همایشی داخلی و مخصوص به قشری خاص مینمود. اما برگزاری این اجلاسیه بزرگ و پر هزینه در استان فارس و شهر شیراز که عناوین ظاهری "پایتخت فرهنگی" و "حرم سوم" را به دوش میکشد، باید و حتما اثربخشیاش را بر این استان با مشکلات فرهنگیبسیارش داشته باشد.
بیشک مردم و هیئتیها استان فارس و حتا کشور منتظرند که خروجی و ثمره این اتفاق بزرگ را در "سومین حرم اهل بیت ایران" لمس کرده و این اجلاسیه را تنها در چاپ یک کتاب یا برگزاری چند کارگاه و میزگرد محدود به خادمان حسینی نبینند بلکه اختصاص چنین هزینههایی، آن هم در آستانه ماه محرم، باید بتواند جریانی عظیم را در استان و حتا کشور به وجود آورد و عملا شاهد حرکتی در تبیین و ترویج فرهنگ حسینی باشیم. البته ناقد خرج در دم و دستگاه امام حسین(ع) نیستیم اما در حالی که مجموعههای فرهنگی استان در ابتداییترین امکانات مادی خود دچار مشکلاند و از نظر فرهنگی نیز هیئتهای ما هنوز بایستههای بسیاری را نمیدانند و در این استان کتاب توصیههای رهبری به مداحان و هیئتهای مذهبی به سختی یافت میشود، انتظار میرود که هزینههای چنین اجلاسیه عظیمی تنها در ایاب و ذهاب،اسکان، خوراک و هدایای میهمانان پرشمار داخلی خارجی محدود نشده و از نظر محتوایی نیز تنها به چاپ کتابی در معرفی معدودی پیرغلام بسنده نشود بلکه این ظرفیت عظیم به یاری فرهنگ استان و هیئتهای ما بشتابد و متولیان چنین برنامهای به اولویتهای فرهنگی دیگری نیز گوشهچشمی داشته باشند و این پایکارآمدن، پس از اجلاسیه پیرغلامان در دیگر عرصهها نیز مشاهده شود. چرا که هیئت و روضه تنها یکی از ضرورتهاست. به عنوان مثال بسیارند نویسندگان و شاعران حزباللهی و عاشوراییمان که از حمایت مالی برخوردار نبوده و سالهاست که چشمانتظار خیر و سازمانی هستند که آنها را در چاپ آثارشان یاری دهد. انگار نهادهای متولی فرهنگی ما بیشتر مایلاند در برنامههایی هزینه کنند که بیشتر در بوق و کرنای رسانهها، جا خوش میکند و البته در اولویت پایینتری قرار دارد.
همچنین بسیاری از هیئتها و مجموعههای فرهنگی استان فارس که برخی در کشور کمنظیرند، با مشکلات مالی، محتوایی و حتا مشکل جا و مکان، دست و پنجه نرم میکنند و در عین حال با بیمهری نهادهای متولی فرهنگ روبرو میشوند قطعا درصدی اندک از این هزینهها برای هیئتها و مجموعههای فرهنگی بومی استان میتواند تاثیری طولانیتر بر اتمسفر شیراز و فارس به نسبت این اجلاسیه سهچهار روزه داشته باشد. باید همین مسئولان، ادارهها و سازمانهایی که مخارج این اجلاسیه غیردولتی را تامین کردهاند، پس از 16 مهر و اختتامیه آن، تعاملی بهتر با هیئتها و مجموعههای فرهنگی جوانمحور و بومی شیراز و استان داشته باشند چراکه با این اعداد و ارقام ثابت میشود "اگر بخواهند" میتوانند برای هیئتهای بومی و مجموعههای فرهنگی استان هزینه کنند و جمله "بودجه فرهنگی نداریم" که همواره مانند پتکی بر سر ما فعالان فرهنگی کوبیده میشود، بیاعتبار است.